سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند متعال، مؤمنِ دانایِ ژرف اندیشِ پارسایِ فروتنِ آزرمگینِ دانشورِ خوش خویِ میانه روِ با انصاف رادوست دارد . [امام علی علیه السلام]
مشخصات مدیروبلاگ
 
خاتون[3]

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

 


داستان قشنگ شیطان ونمازگذار


مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در خانه خدا (مسجد) بخواند.


لباس پوشید و راهی خانه خدا شد.


در راه به مسجد، مرد زمین خورد و لباسهایش کثیف شد. او بلند شد،


خودش را پاک کرد و به خانه برگشت.


مرد لباسهایش را عوض کرد و دوباره راهی خانه خدا شد. در راه به مسجد و


در همان نقطه مجدداً زمین خورد!


او دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. یک بار دیگر لباسهایش


را عوض کرد و راهی خانه خدا شد.


در راه به مسجد، با مردی که چراغ در دست داشت برخورد کرد و نامش را پرسید.


مرد پاسخ داد: (( من دیدم شما در راه به مسجد دو بار به زمین افتادید.))،


از این رو چراغ آوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم.


مرد اول از او بطور فراوان تشکر می کند و هر دو راهشان را به طرف مسجد


ادامه می دهند. همین که به مسجد رسیدند، مرد اول از مرد چراغ بدست


در خواست می کند تا به مسجد وارد شود و با او نماز بخواند.


مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداری می کند.


مرد اول درخواستش را دوبار دیگر تکرار می کند و مجدداً همان جواب را می شنود.


مرد اول سوال می کند که چرا او نمی خواهد وارد مسجد شود و نماز بخواند.


مرد دوم پاسخ داد: ((من شیطان هستم.)) مرد اول با شنیدن این جواب جا خورد.


شیطان در ادامه توضیح می دهد:


((من شما را در راه به مسجد دیدم و این من بودم که باعث زمین خوردن شما شدم.))


وقتی شما به خانه رفتید، خودتان را تمیز کردید و به راهمان به مسجد برگشتید،


خدا همه گناهان شما را بخشید. من برای بار دوم باعث زمین خوردن شما شدم


و حتی آن هم شما را تشویق به ماندن در خانه نکرد، بلکه بیشتر به راه مسجد برگشتید.


به خاطر آن، خدا همه گناهان افراد خانواده ات را بخشید. من ترسیدم که اگر یک بار دیگر


باعث زمین خوردن شما بشوم، آنگاه خدا گناهان افراد دهکده تان را خواهد بخشید.


بنا براین، من سالم رسیدن شما را به خانه خدا (مسجد) مطمئن ساختم.


داستان:


کار خیری را که قصد دارید انجام دهید به تعویق نیاندازید. زیرا هرگز نمی دانید


چقدر اجر و پاداش ممکن است ازمواجه با سختی های در حین تلاش به انجام کار خیر


دریافت کنید. پارسائی شما می تواند خانواده و قوم تان را بطور کلی نجات بخشد.


این کار را انجام دهید و پیروزی خدا را ببینید.


اگر ارسال این پیام شما را به زحمت می اندازد یا وقتتان را زیاد می گیرد،


پس آن کار را نکنید. اما پاداش آن را که زیاد است نخواهید گرفت. آیا آسان نیست


که فقط کلید “ارسال” را فشار دهید و این پاداش را دریافت کنید؟


ستایش خدایی را است بلند مرتبه


  
  

خود را جدی بگیرید!

انسانی که خود را جدی می گیرد، نه خود را فریب می دهد و نه دیگران را.

برای جدی گرفتن خود، باید مراحل زیر را در نظر گرفت:

1- خود را کاملا بشناسد. یعنی سرمایه های وجودی خود را درست ارزیابی کند.

2- پس از شناسایی خود، احساس نیاز به هدف عالی حیات پیدا خواهد شد.

3- توجه جدی به هدف عالی حیات موجب می شود انسان دریابد که این هدف جز با به فعلیت رسیدن استعدادها و امکانات وجودی انسان میسر نیست.

4- پس از طی مراحل فوق، آدمی درمی یابد که با "خود" نمی توان شوخی کرد. یعنی خود را نمی توان تسلیم قوانین طبیعت و دیگر انسان ها نمود. این خود، وابسته به مشیت الهی است و باید آن را جدی گرفت.

من انسانی به گونه ای است که هیچ قدرتی نمی تواند راهی به درون آن پیدا کند، زیرا خداوند شخصیت انسانی را منطقه ممنوعه ای قرار داده که فقط خود انسان اجازه ورود به آن را دارد و بس. اگر انسان حرمت این منطقه را نشکند و خود را فریب ندهد، دیگری قادر نخواهد بود وی را بفریبد.

خیرخواهی درباره خویشتن

هنگامی انسان می تواند خیرخواه خویشتن باشد که اولا: حقایقی به عنوان خیر و کمال برای وی مطرح شود و ثانیآ: خود برای انسان با اهمیت جلوه کند.

اگر خود برای انسان دارای اهمیت نباشد، درصدد شناسایی آن چه برای او مفید یا مضر است، برنخواهد آمد. بر اثر بی توجهی به دو عامل مذکور است که اغلب انسان ها خیرخواه خویشتن نیستند.

اگر "خود" برای انسان های امروز مطرح می بود، دیگر جان میلیون ها انسان دستخوش تمایلات سودجویانه هواپرستان نمی شد
بی اهمیت تلقی کردن خود نیز ناشی از عوامل متعددی است که مهم ترین آن عبارت است از: "به وجود آمدن خود، بدون کوشش و تلاش آزادانه". می دانیم که انسان پس از سپری کردن دوران کودکی، بروز خود را در درون خویش احساس می کند، بدون آن که تلاشی در جهت به دست آوردن آن کرده باشد. همین عدم تلاش برای به دست آوردن خود، موجب می شود انسان به آن اهمیت ندهد و به بررسی چگونگی پیدایش خود و ماهیات و مختصات آن پردازد.

برای شناسایی خود، باید به تعلیم و تربیت توجه بسیار کرد. متأسفانه جوامعی که به نقش مذهب و اخلاق در شؤون مختلف زندگی توجه ندارند، برای جان انسان ها ارزشی قایل نیستند تا موجودیت آن را به رسمیت بشناسند و در امر تعلیم و تربیت به خود توجه وافر داشته باشند. اگر "خود" برای انسان های امروز مطرح می بود، دیگر جان میلیون ها انسان دستخوش تمایلات سودجویانه هواپرستان نمی شد.


  
  
خطر صحبت کردن با موبایل در پمپ بنزین و گاز 

اگر گفتید:چرا نباید توی پمپ بنزین با موبایل حرف زد؟

من نشنیدم که توی ایران قانونی باشه در خصوص حرف نزدن با موبایل توی پمپ بنزین. ولی گویا توی کشورهای دیگه این قانون هست. حالا دلیلش :

مواد لازم برای این آزمایش: اعدد ماهیتابه، 3 قطعه ی کوچک فلزی مثل شکل، 1ورق فویل، 1عدد موبایل، مقداری نفت یا بنزین

اون سه قطعه ی فلزی رو به شکل L خم کنین و در ماهیتابه بذارین:

به این شکل:

ورقه ی آلومینیومی (فویل) رو مچاله کنین و روی این قطعات بذارین:

مقداری نفت یا بنزین روش بریزین:

حالا با گوشیتون در نزدیکی ماهیتابه به یکی از دوستانتون زنگ بزنین، مهم نیست کی باشه، مهم اینه که زنگ بزنین!

کمی صبور باشین، بالاخره اتفاق خواهد افتاد:

آتیش:

تعجب کردین؟! یادتون باشه این آزمایش رو در محلی امن انجام بدین، و دفعه ی دیگه که به پمپ بنزین رفتین، گوشیتون رو خاموش کنین بخصوص موقع پر کردن باک!!!

با تشکر از خانم ناصح


  
  
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >